حسد

ساخت وبلاگ

قطره ای چون که آب دریا دید

سرد شد از حسد ،بخود لرزید

گفت ، دریا ببین مرا اینجا ،

راحتم ، غرقِ نعمت دنیا

ظاهرم را نبین که هستم کم

باطناَ من قویّم و محکم

من چنینم ، چنان کنم آخر

چون اراده کنم شَوَم لشکر

خنده رو ، شادمان ، قوی دریا

گفت ای قطره ، دل بده با ما

روبسویم بکن ، بیا با من

همرهی کن که تا شَویم یک تن

با من از خود بگو و از وحدت

 با حسد جنگ کن تو با قدرت

با حسد کارها شود مشکل

از حسادت نیاید هیچ حاصل

قطره نشنید پندِ دریا را

از حسد سوخت ، شد بخار آنجا

قطره های یکی شده ، دریا

شده راحت از آنهمه من ها

حال ای آدم حسود ، اینجا

بتو دارم پیام من ، دریا

دست بردار از حسادت خود 

تا ببینی در آن سعادت خود

ورنه رنجِ حسد کُنَد نابود

همه ی هستی تو ، بودو نبود 

گفتم حرفم ،شنیده ای ، بدرود  

رنج و بدبختی است سهم حسود.

احمدیزدانی

غدیر خم امان...
ما را در سایت غدیر خم امان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bshearerooz1 بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 12:19